چرا که در مورد مسالهای بارها حرف زدیم ولی عمل به آن اصلا انجام نشده و یا با کیفیتی بسیار پایین انجام دادیم. در این عصر و زمانه یک انسان بالغ برای اینکه درست و اصولی زندگی کند به اندازه هزار سال مطلب میداند ولی پل ارتباطی بین حرف و عمل متاسفانه بههم ریخته و در بعضی وقتها این پل به کلی ویران شده است.
گفتوگو با دکتر مرضیه مشتاقی (مشاور و روانشناس- بازنشسته سازمان بهزیستی)
موفقیت: چرا گاهی حرفهای قشنگ برای دیگران میزنیم ولی خودمان عمل نمیکنیم؟
متاسفانه ما بیش از آنکه اشتیاق داشته باشیم بشنویم، عمل کنیم و یا فکر کنیم تمایل داریم که حرف بزنیم. هیجانی که در سخن گفتن است در عمل نیست. یکی از علتهای اینکه بیشتر مواقع ما خوب حرف میزنیم ولی عملی دنبال آن نمیآید به دلیل این است که بازتابهای رفتارهای لذتگرایانه مانند حرف زدن در رابطه با یک موضوع آسانتر، عینیتر و دمدستیتر است. بهعنوان مثال اعلام میکنیم که هدفی داریم اما رفتارها و عادتهایی چون وقتکشی، سرگرمیهای کاذب، راحتالحالی، لذتطلبی و... را انتخاب میکنیم و انجام رفتارهایی چون هدفگرایی، پایمردی، خودسازی و خودشکوفایی برایمان دشوار است. درست است که سخن گفتن یک هنر است اما عمل به همان سخنان هنری بالاتر میباشد. ولی فراموش نکنیم که کسی که زیاد سخن میگوید، زیاد هم خطا میکند.
موفقیت: گاهی این رفتارها را در والدین بیتجربه شاهد هستیم، در این وضعیت فرزندان دچار چه تعارضاتی میشوند؟
در اینجا ما باید به قانون کاشت، داشت، برداشت توجه کنیم. قبل از اینکه تعلیمات خود را در در رابطه با هر موضوعی به فرزندان آغاز کنید، لطفا آنها را در مورد خود اجرا کنید. فرزندان رفتارها، عادتها، نگرشها و روشهای شما والدین در رویایی و غلبه بر مسایل زندگی، منعکس میکنند. فرزندان شما قادرند به طرز اعجابانگیزی و بهخوبی فریبکاری را حس کنند، آنها سریع میفهمند که چه زمانی آدمِ ریاکاری میشوید و یا از آنها میخواهید کاری را انجام دهند که خود انجام نمیدهید و حداقل آسیبی که شما میتوانید به فرزندتان بزنید اینکه اعتماد آنها را نسبت به خود از دست میدهید که متاسفانه این شعله پایه واساس اعتماد بیشتر و ارتباط با دیگران میشود و آنها از شما بیشتر دوری میکنند.
موفقیت: چه حرفهایی از والدین که با عمل آنها در تضاد هستند، موجب تخریب رفتاری در فرزندان میشود؟
بهعنوان مثال پدر و مادری که در رابطه با دیگران جانب انصاف را نگهنمیدارند و در مقابلِ فرزندان مرتب از دیگران بدگویی میکنند و اگر چنین موردی را از فرزندان خود مشاهده کنند فراموش میکنند که این درسهایی است که خودشان به فرزندانشان دادند و بدون کوچکترین توجهی این فرزندانمان هستند که بهای بیتوجهی پدر و مادر را میدهند.
یکی از موارد دیگر که ما بسیار شاهد آن هستیم مقایسه فرزندانمان با دیگران است و اگر همین کار را فرزندانمان با ما داشته باشند آه از نهادمان برمیآید و فرزندانمان را به باد سرزنش میگیریم که چرا مقایسه میکنید، "دلیل ندارد اگر دوست شما در وضعیت اقتصادی خوبی قرار دارد ما بخواهیم مثل او باشیم" اما متاسفانه در رابطه با کارنامه رفتاری فرزندانمان مرتب چوب مقایسه را بر سر فرزندانمان میکوبیم.
دیگر اینکه ما والدین فراموش میکنیم که در کودکی، نوجوانی و جوانی بارها دچار آزمون و خطا شدهایم و وقتی نوبت به فرزندانمان میرسد هیچگونه خطا و اشتباهی را نمیپذیریم و از دوران زندگی قبل از بزرگسالی داد سخن میدهیم، که ما چنین و چنان بودیم و اگر تصادفا فرزندانمان به گذشته ما چه از نظر درسی (کارنامه) و یا به منبع خاطرات از طریق دیگران دسترسی داشته باشند شروع میکنیم به توجیه و یا آن را انکار میکنیم و از این طریق آسیبهای جدی به فرزندانمان و رابطه آنها با ما وارد میشود.
موفقیت: بعضی مواقع افراد میگویند که ما در عمل ثابت میکنیم، مثلا زمانی که آقایون به همسرشان از گفتن جمله دوستت دارم خوداری میکنند، بهتر نیست که گاهی اهل حرف باشیم؟
کاملا درست است، انسان تکبعدی نیست که فقط به یک بعد آن توجه شود. انسان دارای پنج بعد جسمی، ادراکی، روانی، عاطفی، اجتماعی است و ما درواقع با پنج بعد خودمان در مقابل با دیگران قرار میگیریم و همسران نیز از این قاعده مستثنی نیستند و ارتباط کلامی ناشی از بعد عاطفی میتواند نیاز این بعد همسران را تامین نماید. مثل این میماند که کسی گرسنه است و به او بگوییم برو دو صفحه کتاب و یا یک فیلم ببین. در حالیکه هر بعد ما نیازهای خاص خودش را میطلبد. جسم ما در هر شبانهروز به سه وعده غذا نیاز دارد، قلب همسر مانند جسم روزی سه بار به تغذیه عاطفی نیاز دارد، یعنی سه بار در روز به همسرتان ابراز علاقه خود را بیان کنید. ابراز علاقه کلامی یکی از ابزار لازم و پسندیده است. بین روز با او تماس تلفنی داشته باشید و جویای احوال او باشید، گاهی با یکدیگر بدون حضور فرزندان اوقاتی را در منزل یا خارج از منزل با هم حرف بزنید. لحظههای زیبا و بهیادماندنی از مجاورت با همسرتان و گفتوگو همراه با عشق و علاقه بیافرینید و این کافی نیست که بگویید من در عمل ثابت میکنم.
موفقیت: اکثریت قریب به اتفاق معتقدند که اهل عمل هستند، از کجا متوجه میشویم که راست میگویند؟
فرآیند عملکرد هر شخص را بهدرستی نگاه کنید، آیا این فرد در پیشینه خود و در رابطه با مسایلی چون تحصیلی، اقتصادی، روابط بین فردی آیا داستانسرایی میکند بدون آنکه عملی به دنبال آن داشته باشد، همچنین میتوان از نحوه برخورد فرد با دیگران بهتر متوجه شویم، کمااینکه میگویند فلان شخص صد تا چاقو میسازد که یکی از آنها دسته ندارد ولی متاسفانه در اینجا، اتفاق بدی که پیش میآید چه در رابطه با ارزیابی از خودمان و یا گاهی بهعلت تعلق خاطر که به فرد مقابلمان داریم یا چشمپوشی میکنیم و یا توجیه میکنیم که در هر صورت هرگز فرد به فکر تغییر عملکرد خود نمیافتد.
موفقیت: از کجا بفهمیم که خودمان اهل عمل هستیم؟
برای آنکه بتوانیم از عملکرد خود ارزیابی درستی داشته باشیم باید در ابتدا برایمان روشن باشد که به چه چیزی میخواهیم برسیم و یا چه چیزی را میخواهیم تغییر بدهیم. شما میتوانید از پنج سال گذشته خود لیستی از اهداف (تحصیل، کار، خانوادگی، فعالیتهای اجتماعی یا تغییر یک رفتار) که تعیین کرده بودید، را تهیه و دقت کنید اگر بالای هفتاد درصد عمل شما با حرفها و اهدافتان مطابقت دارند شما بیشتر اهل عمل هستید و چنانچه پایینتر بود بعد از بررسی اینکه آیا درست تصمیم گرفته بودید یا نه میتوانید ارزیابی درستی از طیف بین حرف تا عمل خود بهدست آورید. لازم است فرد در ارزیابی بتواند به خود آفرین بگوید. شروع کردن کاری با شور و شوق و سپس بیعلاقه شدن به آن به محض بروز مشکلات، نشانه بدعملکردی یک فرد میباشد.
موفقیت: چگونه فاصله حرف تا عمل را میتوان کوتاه کرد؟
شما برای خرید لوازم منزل لیستی تهیه میکنید تا وقتی از فروشگاه خارج میشوید چیزی را از قلم نینداخته باشید. برنامه زندگی شما حتی مهمتر ازخریدن شامپو، نخود و لامپ نیست؟ پس چرا شروع نمیکنید؟؟ برنامههای زندگی خود را لیست کنید و بعد اولویتبندی کنید.
1– بهرهگیری از فرصتهای یادگیری و شناخت بیشتر خود، توانمندیهای خود را در رابطه با هر عملی که میخواهید انجام بدهید رشد دهید و جهت رفع محدودیتهای خود تلاش کنید.
2– دستیابی به دانش در مورد کاری که لازم است آن را انجام دهید.
3- انتظار نداشته باشید اولین کاری را که شروع میکنید بیعیب و نقص باشد. همین حالا دست به کار شوید و اولین کار مورد علاقهتان را شروع کنید و برای این بخش، با زندگی انسانهای نامدار آشنا شوید شرح زندگی آنان را بخوانید.
میکلآنژ میگوید: اگر مردم میدانستند که برای احراز مقام استادی چه رنجها بردم، از دیدن شگفتیها و آفرینشهای هنریام تعجب نمیکردند
یا به قول نظامی: هر چیز که دل بدان گراید/ گر جهد کنی به دستت آید